آدرس

خیابان اصلی  

انتهای کوچه گردن  

بعد از زیر گذر چانه 

پلاک لبانت را یافته بودم که 

سیب را به دستم دادی 

و آدمی از بهشت رانده شد 

بی آنکه بداند در چشمانی جا مانده 

که سرخی اش از بی خوابی شبانه بر صخره رویاها نبوده است. 

 

بندرعباس مرداد۱۳۸۵

تندیس شکسته

تکانهای پی در پی 

 خاکستر پاشیده بر خاطرات را پاک می کند 

نگاه  

آهسته آهسته می رود از چین معوج پیراهن 

تا دانه های درشت عرق 

تا نفسهای بریده بریده 

با خنده ای که در سرخی گونه ها محو می شود 

و سینی که بزرگ نمی شود و همچنان می زند میان دندانهای بالایی 

من سفر در ستاره ها را با سکوت آغاز می کنم 

و تو  

می مانی کنار 

تندیسهای سنگی در هم شکسته دختران بندر. 

 

بندرعباس مرداد۱۳۸۵