رنگین کمان

نشسته ام و می اندیشم

ناگهان می زند به چشمم

پخش می شوم روی گلهای قالی

می اندیشم به ترس

به انعکاس این هاله نور

و به این قل هو اله که هنوز نخوانده ام

به صدا می اندیشم

به پچ پچ های شبانه

و به قل قل هایی که می جوشد از درونم

قل هو اله را تمام نکرده

سلام می دهم

به آنکه سبز می نویسد

و به تو که بنفش می خوانی

برای من که سالهاست

درزیراین آفتاب طعم رنگین کمان رافراموش کرده ام

بالاتراز سیاهی دیگررنگی نیست.

 

نظرات 3 + ارسال نظر
بندانگشتی سه‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 07:01 ب.ظ http://www.googooligirl.blogsky.com

من آمده ام.وای وای.من آمده ام

چی میزنه ب چشمت؟؟؟

Apam

همیشه که قرار نیست بزنه به سر آدم!!!

یلدا دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:25 ق.ظ http://http://nazinosrati.blogfa.com/

سلام شعرهایتان زیبا ودلنشین هستند ...نویسا بمانی:

احسان ن یکشنبه 3 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 02:00 ب.ظ

مم نون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد