علم بهتر است یا ثروت!

این جمله را از ابتدای تحصیل در مدرسه شنیده ایم ،موضوع انشایی که دیگر قدیمی شده و سهل ترین موضوع انشاءبرای دانش آموزان محسوب می شود. 

اما چیزی که بخاطر دارم آن موقع هرکسی برای خودش دلایلی داشت که از نگاه کودکانه اش آنرا مطرح کرده وآن را درست می دانست،و ما در آخر کلاس انشاءنمی دانستیم که کدامیک ازآنها بهتر است.البته معلم ها سعی داشتند بگویند علم بهتر است یعنی هرکس علم داشته باشد ثروت نیز خواهد داشت.بنابراین بهتر آن است که بدنبال علم باشیم و کلی شعر در وصف علم و دانش از گذشته مثال می زدند که من هیچ کدام را بخاطر ندارم! 

ثروت را شاید بتوان در مدت زمان کوتاهی بدست آورد اما شما قادر نخواهید بود علم را در مدت کوتاهی کسب کنید.(منظورم از علم مدرک دانشگاهی نیست،بلکه اندوخته ای است که هرفرد باید از آنچه آموخته همراه داشته باشد.واین اندوخته باید مرتب به روز رسانی شود تا بتواند همراه علم روز به پیش رود.) 

اماآنچه باعث شد این موضوع بار دیگر در ذهنم تداعی شود.اعلام افزایش نزدیک به ده رشته کارشناسی ارشد و دکترا دانشگاه آزاد بندرعباس است. 

این خبر برای دوستداران علم و دانش بسیار هیجان انگیز و خوشحال کننده است.از مزایای این رشته ها در این شهر همین بس که معضل مکان تحصیل را حل می کند.و قطعابه افزایش سطح علمی در رشته های مختلف خواهد پرداخت!    

امااین مشتاقان هنگامی که برای ثبت نام مراجعه می کنند با هزینه های گزاف و سنگین شهریه مواجه خواهند شد. 

کسی که قصد ادامه تحصیل دارد مطمئنا اول باید در زندگی اش از حداقل معیشت برخوردار باشدو برای تحصیل در دانشگاه آزاد باید از سطح زندگی متوسطی برخوردار باشد،تا قادر به پرداخت هزینه های میلیونی شهریه ها باشد.کسانی که از تمکن مالی خوبی برخوردارهستند که نیازی به تحصیل احساس نمی کنند(البته همیشه استثناهایی وجود دارد)معمولا اقشار تحصیل کرده یا جوانان جویای کار هستند یا شاغلانی که قصدشان ارتقاءشغلی است،و در این بین چند نفری هم فقط به قصد تحصیل آمده اند. 

شما با یک حساب سرانگشتی می توانید هزینه زندگی یک نفر با حقوق متوسط پانصد هزار تومان را درنظر بگیرید،که برای ادامه تحصیلات تکمیلی ظرف مدت دو الی سه سال باید مبلغی برابر با دوازده میلیون برای کارشناسی ارشد و بیشتر از این را برای دکترا هزینه کند.مبلغی که اگر فرد در طول این مدت پس انداز کند با یک وام بانکی میتواند صاحب خانه ای بشود. 

بنابراین این شخص یا باید یک پشتیبان پولدار(پدر ،همسر و...) یا اینکه سرمایه نهفته ای داشته باشد.در غیر اینصورت قادر به ادامه تحصیل نخواهد بود بعبارتی اگر پول نباشد،تحصیلی هم نیست. 

و حالا نزدیک به نیم قرن و اندی از این موضوع انشاءساده می گذرد و هنوز نمی دانیم علم بهتر است یا ثروت؟ و آیامی توان هردو را باهم داشت؟و اصولا امروزه این دو مقوله از هم قابل تفکیک هستندیا خیر ؟!

سفر

            

 

 سفر را آغاز کردم و همیشه آغاز سفرها بهانه ای بوده برای نزدیک شدن به تو:هر کوکه دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش .و همین بهانه لذت تنها سفر کردن را دو چندان میکند. سفری که به ظاهر تنهایی اما نیستی و آنقدر حضورت را خوب احساس میکنم که میخواهم خودم را از اینجا رها سازم . در دریایی که موج میخورد آرام به زیر پاهایم و سر انگشتانم را نوازش میدهد غرق می شوم ودر امواج بی کرانه ات احساس خوبی نسبت به خود رها سازی پیدا میکنم. به آن انس میگیرم .ومی دانم که  این تنها وسیله ای ست که زودتر مرا به تو میرساند،ماه که کامل شد. آب آرام ،آرام بالا میآید به زیر زانوانم که رسید نگاهت کردم شهابی از کنار ماه عبور میکند. و دریا در من پیش میرود ،کمرگاهم را که در آغوش کشید . جوانیم را احساس کردم. آهسته قوس کمرم را بالا میآید. نسیمی جاده مسین تنم را راهنمایش می شود.حالا با تلاطم هایت همراه میشوم.کم کم نیرویی در من به اوج میرسد. ضرباتم موجی را در جهت مخالف آب حرکت میدهد .دریا به گردنم که رسید . احساس هم آغوشی در من دو چندان شد.دستانم را بالا میآورم و به سختی در میان امواج گیسوانش فرو میبرم ،به عقب میرود و با شهوتی هر چه تمام حمله میکند.به لبانم که رسید . میفشارمش و به تمامی خودم را درون دریا رها میسازم

بندرلنگه

دی84